چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا
سر عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ورنه عشق تو کجا، این دل بیمار کجا
کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا، عبد گنهکار کجا
از انتظار خسته ام و یا دلم گرفته است؟
تو مدتی است رفته ای , بیا دلم گرفته است
نگاه سرد پنجره به کوچه خیره مانده بود
گمان کنم بداند او چرا دلم گرفته است
گذشتم از هزاره ها در امتداد دوری ات
به ذهن من نمی رسد کجا دلم گرفته است
به چشم خود ندیده ام شکوه چهره ی تو را
شبی بیا به خواب من , بیا دلم گرفته است
نظرات شما عزیزان:
واقعا عالی بودپاسخ:ممنون از نظر شما
نویسنده : محمد رضا زینی
تاریخ : 7 / 10 / 1391
ساعت :